آیا می دانید که آینده از آن چه شرکت هایی در حوزه فناوری اطلاعات IT است؟ ارائه سرویسهای ارزش افزوده همراه با فروش محصول و خدمات و مهاجرت به سمت ابر و Cloud چگونه غول های فناوری را در مسیر رشد و توسعه حفظ کرد؟ این شرکتهای بزرگ آی تی چگونه به سمت نابودی و فراموشی سپرده می شوند؟
آینده از آن چه شرکت هایی در حوزه IT است؟
در سالهای نه چندان دور شرکت مایکروسافت سمبل قدرت و اقتدار یک شرکت بزرگ در حوزه آی تی IT و فناوری اطلاعات بود. در آن سالها کمپانی بزرگ مایکروسافت مثل یک کارخانه عظیم محصولات متعدد تولید می نمود، هر چند این محصولات دیجیتال بودند ولی ویندوز و آفیس و دهها نرم افزار دیگر عملا محصول به حساب می آمدند.
شرکتهای دیگری نظیر اپل نیز این مسیر را انتخاب نموده بودند و البته چاشنی نوآوری در ارائه محصول را به آن اضافه کرده بودند و تقریبا کماکان اپل حدود ۸۰ درصد درآمدش را مدیون یک محصول از سبد محصولاتش یعنی تلفن همراه آیفون Iphone می باشد. غولهای نوظهور بعدی نیز اینکار را ادامه دادند و آمازون هم شروع به فروش مجموعه ای از محصولات متنوع نمود. اما زنگ خطر برای غولها به صدا در آمده بود و این زنگ خطر چیزی نبود جز ارائه "خدمات" چرا که مشتریان سرویس می خواستند و غولها باید به این نیاز بازار پاسخ سریع و به اندازه می دادند.
فلسفه ارائه سرویس و خدمات ابری و Cloud به محصولات چه بود؟
مایکروسافتی ها با تغییر استیو بالمر و روی کار آمدن ساتیا نادلا این شکاف بزرگ را شناسائی نمودند و عرضه محصولات متنوع بر روی بستر ابری یا همان کلود Cloud را در دستور کار قرار داد. آمازون هم بعنوان بزرگترین خرده فروشی جهان بسرعت به سمت سرویس های ابری EC2 و AWS حرکت نمود و به بزرگترین ارائه دهنده خدمات ابری جهان بدل گشت. داستان کمی خنده دار و در عین حال بسیار عجیب می باشد. مثل اینکه یک سوپر مارکت، در حوزه دیتاسنتر خدمات آنلاین و زیرساخت شبکه و یا اپلیکیشن ارائه دهد. حال بازی بزرگان به سمت ارائه انواع خدمات متمرکز شده بود و برخی بزرگان مثل گوگل فقط در بخش ارائه خدمات خالص فعالیت می کردند ولی باز هم بازی در حال تغییر بود. مشتریان کالا را به شرط خدمات ارزش افزوده می خواستند و دیگر امکان تفکیک بین کالا و خدمات امکان پذیر نبود.
داده های کلان، چالش بعدی بزرگان دنیای آی تی
بزرگترین مشکل غولها عدم چابکی است و بنابراین هر تغییر در حوزه بازار، توانمندی این شرکتهای چند صد میلیارد دلاری را به چالش می کشید. این شرکتها گاه میلیاردها دلار صرف خرید یک شرکت کوچک می کردند که چابکی و انعطاف آنها بتواند به سرعت تغییر نیاز بازار، پاسخ دهد. حال فاکتور عجیب دیگری پا به میان گذاشته بود. برای ارائه کالا و خدمات به مشتری با سرعت، دقت و کیفیت بالا به عصاره گران قیمت تر از طلا نیاز می باشد و این عصاره چیزی نیست جز " داده ها"
حال بازی در حوزه داده ها تبدیل به داغ ترین عنوان همه سازمانها شده بود و صد البته که این داده ها، مشابه داده های ده سال پیش نبود. در حجم، در سرعت تولید، در جنس و نوع در روشهای جمع آوری، ذخیره سازی و پردازش. کلان داده ها به کسب و کارها الزاماتی را با فشار بسیار زیاد تحمیل می نمود.
بنابراین در Front side ، کالا ها و خدمات و در Back End، کلان داده ها، داده کاوی و یک عنصر جدید در کسب کار به نام یادگیری عمیق، قواعد کسب و کارها را دوباره دگرگون نمود. ظاهرا در ده سال آینده شرکتهائی که بتوانند به مشتریان کالا و سرویس های هم افزا و یکپارچه ارائه دهند و با داده های کلان کسب و کار خود و استفاده از آخرین متدهای یادگیری و کاوش در آنها، به بهترین و بهینه ترین رویکرد و روال خدمات رسانی برسند، برندگان حوزه کسب و کار هستند و تا آن زمان باید صبر کنیم و منتظر ظهور بچه غولهای جدید، اضمحلال غولهای پیر و رشد سرسام آور غولهائی باشیم که چابکی را نهادینه کرده اند.